اولشفقطچونیکم خوب نبودم شروع شد

اولش...فقط..چون..یکم خوب نبودم شروع شد..
ولی بعدش همون یکم تبدیل به عادت همیشم شد..
اره همه وقتی دستام رو میبینن..تعجب میکنن..
برا همه عجیبه که چرا همیشه دستام با باند بستس و اون باند ها همیشه خونین..
دیدگاه ها (۴۶)

از بچگی...همون چسب زخمی بودم که هیچوقت زخمارو خوب نمیکرد. ـ

شاید قراره موهای ابی زیبام رو کوتاه کنمــ.. "رگ های ابیم"

آه..مامان...ببخشید..

شاید...شاید امسال همچی حل شه..ولی نه وقتی زندم..

یه متنی خوندم خیلی به دلم نشستنوشته بود:کسی که طرز فکرش با ش...

part7🦋-خیلی آرامش بخشه&چی-اینکه تو برام کتاب بخونی&آهان-نارا...

𝗜𝗺𝗽𝗼𝘀𝘀𝗶𝗯𝗹𝗲 𝗳𝗮𝘁𝗲' 𝘀𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻:𝟮𝗣𝗮𝗿𝘁:𝟭𝟭....چند ماه بعد...روزها همین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط