بابای بابابزرگم کد خدا یه روستای بزرگ بود کلی زمین داشت و
بابای بابابزرگم کد خدا یه روستای بزرگ بود کلی زمین داشت و گوسفند هم زیاد داشت بعد داداشش مرد همه اونا رو فروخت داد به اینا اومد تهران مغازه عطاری زد بعد اون بچه های داداشش الان همهشون کله کنده و میلیاردرن ما اجاره نشین تو تهران🥲
- ۱.۹k
- ۱۱ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط