یکی بود.که همه بود....!چشمانم رامی بندم.می نشیندروی پلک

رویا.میان دریای چشمانم.بوسه هارانشان پیشانیم می کند.دریاشتک می زند.
بازمی کنم پلکهای بسته را
شورابه ی اشک است.
آب دریانیست......!
_________________________________
عشق بی پایان💘
_________________________________
دیدگاه ها (۵)

@afsane_movafaghiat

@golyasss

این ساحل خسته راتوپیداکردی.این موج نشسته راتوبرپاکردی

عشق.می گفت.به دریابزنم.قلبم.راعشق.پیروزشدوعقل مرادل

ازمایشگاه سرد

بوی الکل و مواد ضد عفونی بینی دختر را میسوزاند. همه جا برای...

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط