نیستی و

نیستی و
عادت شبانه هایم
رویایِ با تو بودن ست و خیال یک بغل آغوش
حسرت داشتن تو ست و یک بغضِ عمیق نفسگیر ..‌‌..
منم و دلتنگی های مدام
تنهایی و نبودن های تو
لکنت واژه ها و بارش باران
در برهوتی از سکوت ...‌‌
دیدگاه ها (۰)

امروز وقتی داشتم میزم رامرتب می کردم ،یک هو چشمم وسط خط خطی ...

برای توبرای چشم هایت....برای منبرای دردهایم....برای مابرای ا...

‌‌زنی که حالش با کتاب ، شعر ، ترانه و یا فنجانی قهوه خوب شود...

یه جوری با گریه میخونه که باهاش احساس همدردی کردم ...مخصوصا ...

.قامت ساقه ی نحیف رویاهایمزخمیِ خزانِ تهی از عشقی ست که رفت ...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

باد پاییزی ؟ کاش خدا بودم نسیم خنک اول مهر میشدم که بپیچم ل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط