وقتی میبینم تو میخندی بدون اراده منم میخندم

وقتی میبینم تو میخندی ؛ بدون اراده منم میخندم...
وقتی میبینم تو ناراحتی ؛ بدون اراره منم ناراحت میشم...
وقتی میبینم تو گریه میکنی ؛ بدوت اراده منم بغض میکنم...
وقتی میبینم تو خوشحالی ؛ بدون اراده منم ، خوشحال میشم...
ولی یه چیز تلخ این وسط ، درست نیست....چرا من باید وقتی تو با یکی دیگه خوشحالی ، میخندی ؛ خوشحال شم ، یا بخندم ؟ چرا ؟
درک نمیکنم این حالو ؛ چرا وقتی میخندی وقتی منو یادت نیست ، من به یاد تو بخندم ؟
چرا کوچیکترین کارِ تو ، حتی نگاه کردن استوریم ، لایک کردن پستم ، اینکه بهم ، حتی اینکه بهم جواب بدی ، حتی اگه سرد باشه....باعث میشه تا چند هفته لبخند از رو لبم پاک نشه ?
واقعا چرا :/
دیدگاه ها (۱۸)

به خودم نگاه میکنم ؛ چیزی جز ، تو نمیبینم....

هنگامی که مینوشتم ؛قلمِ در دستانم ، ناگهان ثابت شد ، تکان نم...

فک کن ، برات تایپ کنه :من ازت متنفر میشم ، فراموشت میکنم ؛آر...

حالم اینگونه است که ؛ انگار ، غم ، در رگ هایم لانه کردههی نم...

جیمین فیک زندگی پارت ۷۸#

سناریو درخواستیوقتی خواب میبینی مردن و میری بغلشون گریه میکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط