- به خودم ك

- به خودم ك نگاه می‌کنم می‌بینم ؛
باید چندین سالِ پیش به دنیا می‌آمدم !
کنار حوض آبی ِ خانمان ، زیر درخت خرمالو
چای می‌نوشیدم و به روح انگیز و مرضیه و ویگن گوش می‌دادم ؛
عاشق مردی با ساس بند مشکی ك کت شلوار مشکیِ تر و تمیزی به تن کرده و پاپیون بیشتر
از کراوات به چهره اش می‌آید ، می‌شدم .
عصرها با شورلت سفیدش به سراغم می‌آمد
ك شهر را خیابان به خیابان ، و پاییزش را
برگ به برگ به دوست داشتنمان آغشته می‌کردیم ؛ من باید خیلی سالِ پیش زندگی
می‌کردم تا در و پنجره‌ی خانه‌ی‌مان چوبی
بود و موسیقی را با گرامافون به جان خانه
تزریق می‌کردم  ؛ دم ِ غروب منتظر می‌ماندم
ك عشق به خانه بیاید و یک بانو کنارِ اسمم
بچسباند ، تا با سیب و انار و دامنِ گلدار به
استقبالش بروم و او سرخیِ گونه‌هایم را
ببوسد و بگوید : دلبر سیب دارد . دلبر انار
دارد  ، و هر دو لبخند بزنیم از آن لبخندها ك یعنی خیلی دوستت دارم ، ك یعنی بی تو
نمی‌شود ، نه می‌شود نه می‌توانم ؛
بعد دلمان گرم شود به عشق ، به خانه ،
به زندگی . از خدا ك پنهان نیست از شما
چه پنهان ! من آدم این زمان نیستم ؛ از
تار و پودم جا مانده‌ام ،به هر دری می‌زنم
عشق را اینجا ، بین اینهمه شلوغی ، پیدا نمی‌کنم . . )!💙'🗝'
دیدگاه ها (۰)

این پسرا هم موجودای عجیبی ان

وقتی !!!

#حال_خوب💙روی پشت بوم خونه ایستادیتلسکوپو تنظیمش میکنی سمت ما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط