وقتی حواست به من هست من حس میکنم من میفهمم من ذوق می

وقتی حواست به من هست، من حس می‌کنم، من می‌فهمم، من ذوق می‌کنم.
وقتی حواست به من هست، قلبم تندتر می‌زند، پیشانی و گونه‌هایم با دست‌های نادیده‌ای
نواخته می‌شوند بی‌اختیار و انگار مرا با لب‌های هزار هزار فرشته می‌بوسی.
وقتی حواست به من هست، همه چیز خوب‌تر پیش می‌رود،
جهان بر مدار مدارا می‌چرخد، ماه، پر نور تر از همیشه می‌تابد و خورشید زودتر طلوع می‌کند.
وقتی حواست به من هست، وقتی به من فکر می‌کنی،
وقتی نام مرا به زبان می‌آوری؛
من از فرسنگ‌ها فاصله، بی‌آنکه صدای تو را شنیده‌باشم
و دست‌های تو را گرفته‌باشم و در آغوش تو باشم، حالم به یک‌باره خوب می‌شود.
من به حضور همزمان خودم با تو در این جهان
و به این‌که با تو زیر یک آسمان نفس می‌کشم می‌بالم
و همین که می‌شناسمت؛ همین که با تو خاطرات مشترکی دارم و سال‌های زیادی‌ست که دوستت دارم؛ خودم را خوشبخت‌ترین آدم روی زمین احساس می‌کنم.
می‌دانی؟
تلاقیِ تو با جهان من، مهم‌ترین اتفاقی بود که باید می‌افتاد...
سایه پرمهرت مستدام محبوبِ جانم🫂❤🌹

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

خوشوقت عاشقی که دمی یار یار اوستخرم دلی که دلبر او غمگسار ...

فاصله‌ی میان...هجرانت تا وصال...در من چیزی می‌شکند...که هیچ ...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط