بود عمری به دلم با تو که تنها بنشینم

بود عمری به دلم با تو که تنها بِنِشینم
کامم اکنون که برآمد بنشین تا بنشینم

پاک و رسوا همه را عشق به یک شعله بسوزد
تو که پاکی بِنِشین تا منِ رسوا بنشینم

بی ادب نیستم اما پی یک عمر صبوری
با تو امشب نتوانم که شکیبا بنشینم

شمع را شاهد احوال من و خویش مگردان
خلوتی خواسته ام با تو که تنها بنشینم

من و دامان دگر از پی دامان تو؟ حاشا!
نه گیاهم که به هر دامن صحرا بنشینم

آن غبارم که گرَم از سر دامن نفشانی
برنخیزم همه ی عمر و همین جا بنشینم

ساغرم، دورزنان پیش لبت آمدم امشب
دستگیری کن و مگذار که از پا بنشینم...🦋🦋


#saharshehim💖

#عاشقانه
#بهترینم
دیدگاه ها (۰)

بنشین!مرو!که در دلِ شب، در پناه ماه..خوش‌تر ز حرف ِعشق و سکو...

‌ دوسـتـت دارم 💞این عشق داستانش چیه..‌‌.چجوریه که هرچی پیش ب...

تکیه کن بر شانه ام ای شاخه نیلوفری رنگتا غم بی تکیه گاهی را ...

تو پاک دامن نوگلی من بلبل نالان توپاک از همه آلایشی عشق من و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط