هر روز جهان است و فرازی و نشیبی

#هر روز، جهان است و فرازی و نشیبی
این نیز نگاهی است به افتادن سیبی

در غلغله‌ی جمعی و «تنها» شده‌ای باز
آنقدر که در پیرهنت نیز غریبی

آخر چه امیدی به شب و روز جهان است؟
باید همه‌ی عمر، خودت را بفریبی

چون قصه‌ی آن صخره که از صحبت دریا
جز سیلی امواج نبرده است نصیبی

آیینه‌ی تاریخ تو را درد شکسته است
اما تو نه تاریخ‌شناسی نه طبیبی ...
دیدگاه ها (۳)

#به فردا دلخوشم امروزو فردا هم به فردایش..!پس ِامروز و فردا ...

#ریشه در اعماق ِ اقیانوس دارد –شاید–این گیسو پریشان کردهبید ...

#مثل موی تو بلند است و سیاه است و قشنگشب برای من دلتنگ عواقب...

‌#واژگان در شرحِ سکوتِ آدم ها، چه قدر اندک و چه مایه بی بضاع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط