پیشانی بلند تو خود ، بوسهگاہ شد
شورم میان شورو هیاهو سهگاہ شد
از لحظهای که عشق تو در جان من نشست
ترسی برای زایش من ، پا به ماہ شد!
در اضطراب مزمن خود دست و پا زدم
مانند آن غریق که عمرش تباہ شد
در خوف و در رجا که غرورم شکسته شد
تنها امید ماند و مرا تکيه گاہ شد
ترس از شکست عشق نباشد که عشق نیست
انگار جای عشق و هوس اشتباہ شد
من غرق خواهشی که تورا مسخ میوند
تو آن فرشتهای که مرا جانپناہ شد
جانی نماندہ بود ولی شکر میکنم
این نیمهجان به لطف خودت روبراہ شد...🦋🦋
من این چند سال عمرمو زندگیمو مدیون توعم
هیچ وقت بابت بودنت ناشکری نکردمو نمیکنم جانانم.
بودنتو شکر محبوبم❤🌹
#saharshehim 💙
شورم میان شورو هیاهو سهگاہ شد
از لحظهای که عشق تو در جان من نشست
ترسی برای زایش من ، پا به ماہ شد!
در اضطراب مزمن خود دست و پا زدم
مانند آن غریق که عمرش تباہ شد
در خوف و در رجا که غرورم شکسته شد
تنها امید ماند و مرا تکيه گاہ شد
ترس از شکست عشق نباشد که عشق نیست
انگار جای عشق و هوس اشتباہ شد
من غرق خواهشی که تورا مسخ میوند
تو آن فرشتهای که مرا جانپناہ شد
جانی نماندہ بود ولی شکر میکنم
این نیمهجان به لطف خودت روبراہ شد...🦋🦋
من این چند سال عمرمو زندگیمو مدیون توعم
هیچ وقت بابت بودنت ناشکری نکردمو نمیکنم جانانم.
بودنتو شکر محبوبم❤🌹
#saharshehim 💙
- ۸۹۰
- ۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط