قلبمو گذاشتم رو طاقچه خا بخوره

قلبمو گذاشتم رو طاقچه خاك بخوره !
خاك بخوره شاید تو رو یادش بره !
خاك بخوره و خودش خاطره بشه
واسه از یاد بردنِ خاطرات تو !
امّا خودت الآن رو طاقچه‌ی دلمی ..
یه تابلوی سیاه که تمام دوست داشتنا و
احساسات دلم رو مثل یه سیاه چاله می‌بلعه !
چرا فکر می‌کردم بد نیستی ؟
بد بودیا ! نه که نباشی ..
سوالم اینه چرا من نمی‌دیدم ؟!
دلم حقشه !
همون جاش رو طاقچه تنهایی باشه
تا ادب بشه ، تا یادش نره دیگه دست نگیره
جلو چشمام و گوشام تا با سر نیُفتم تو سیاه
چاله و با جون کندن در بیام :)🙂🌿
دیدگاه ها (۰)

روزاول دیدمش دلم رفت روز دوم دیدمش عقلم رفت روز سوم دیدمش گر...

#شاهچراغ #شیراز_تسلیت #ایران_تسلیت

#رویای #جوانی#پارت-۲تا رسیدیم بالا و در اتاقو برامون باز کرد...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور ( پارت ۵)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط