حالا که از بهشت بدون درد لبخند میزنی و مراقب پدرتی میخ

حالا که از بهشت بدون درد لبخند می‌زنی و مراقب پدرتی، می‌خوام بدونی که تو با تمام کوچیک بودنت، جای بزرگی رو توی میلیارد‌ها قلب گرفتی. می‌دونم که برای تو، دوری از تهیونگ سخت‌تر از همه‌مون بوده‌. تموم جنگجوها می‌تونن از تو الگو بگیرن. تیکه‌ای از قلب ما همیشه متعلق به تو می‌مونه. با اینکه دیر شده؛ اما دوستت داریم تانی.
دیدگاه ها (۴)

1403/9/17

از ناراحتی هایی که باعث معده درد، سردرد، یهو قاطی کردن و عصب...

گنجایش دیگری ندارد دل من؛ همچون قَدح ش‍راب، ...

من وقتی باهاش حرف میزنم:

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط