↪ #Instagram ↩ https://instagram.com/download/?r=31574279578

تو چون شمعی در وجود من.
زیبایی ، شاعرانه ای ، تو بیت عاشقانه ای اما ، شعله های سوزانت زبانه می‌کشد و آتش می‌شود بر جانم. هستم را نیست می‌کند، وجودم را خاکستر می‌کند. امیدم را رنگی از سرخی می‌زند.
تو چون باران بهاری ، بر رج های دلم می‌نشینی و مرا از خواب سرد زمستانی نجاتم می‌دهی. نم نمک می‌آیی و بر دلم می‌نشینی و عطر خوش بویت را برایم هدیه می‌آوری. اما امان از وقتی که بدانی دوستت دارم، امان از زمانی که بخوانی حرف نگاهم را ، تند می‌شوی ، آلوده به خاک و غبار. آنقدر تند می‌باری که رگ و ریشه ام را هم به قعر نابودی می‌کشانی.
و من باز هم نمی‌فهمم. باز هم چشم بسته عاشقی می‌کنم. نیست می‌شوم، وجودم در هم می‌شکند، دنیا بر سرم ویران می‌شود. عشق برایم حسرت می‌شود اما باز هم، تو... جایگاهت فرقی نمی‌کند برایم. همان شعله شاعرانه می‌مانی، با همان زیبایی، با همان بیت های ردیف شده عاشقانه. همان باران خوش رایحه بهاری که نم نمک می‌آید و روح زندگی می‌دمی در تن به خواب رفته ام..
دیدگاه ها (۱)

https://instagram.com/download/?r=31574279578

↪ #Instagram ↩ https://instagram.com/download/?r=31574279578

https://instagram.com/download/?r=31574279578

https://instagram.com/download/?r=31574279578

🌙 نیایش شبانه و آرزوی خواب آرامخدایا…در این لحظه‌های آرام شب...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

بیا اینجا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط