جمالت را نمی بینم هوایت می کشد اما

جمالت را نمی بینم ، هوایت می کُشد امّا ...
خیالت را چو می چینم ، نوایت می کُشد امّا ...
 
سرِ سودا ، دِلِ شیدا ، خیابانی شدم امّا ...
سراغت را که می گیرم ، فضایت می کُشد امّا
 
از این خلوت به آن خلوت ، از این شاعر به آن شاعر
خجسته پیر صبر فرمود ، دوایت می کُشد امّا 
 
برایت بسته ام زنّار ، که پس اندازمش تقدیر ...
مسلمانی کنار امّا ، قضایت می کُشد امّا 
 
جهادِ عشق ، جهادِ اکبرِ سودائیان
وادیِ ما بود
تو لب تَر کن ، که دیوانه خود را برایت می کُشد اما
 
دلم تنگِ نوایِ حسِ یک جانم زده ، جانم !
هوای یک نَمِ چون و چرایت می کُشد امّا 
 
غباری که هوایِ دامنِ خورشید به سر دارد ...
از این خامی ، از این دوری ... سرایت می کُشد امّا...🦋💞🦋

کیشی منش قیز سنی چوخ سوئیرم باغشلامنی🌻

#عاشقانه
#خاصترینم◦•●◉✿
دیدگاه ها (۰)

روزی که مجبور بشیم زمین رو تخلیه کنیم، من روی سیّاره‌ی مسکون...

خبر مرگ مرا هر کسی آورد بخند زنده ام می‌کند آخر خبر خنده ...

به نام نامی ؏شـق به نام جنونبه نام بارانو بوے خوش سیباڪَـ...

کاش دلتنگیِ من لب به سخن بُگشایدتا تو آگاه شوی از من و دردم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط