حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله
حکایت رفاقت حکایت سنگهای کنار ساحله …
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتا یه سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی
تولدت مبارک عزیزم😍😍😍
اول یکی یکی جمعشون میکنی تو بغلت بعدشم یکی یکی پرتشون میکنی تو آب ؛
اما بعضی وقتا یه سنگهای قیمتی گیرت میاد که هیچ وقت نمیتونی پرتشون کنی
تولدت مبارک عزیزم😍😍😍
- ۷.۶k
- ۰۸ دی ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط