گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود

گرگی که استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی میگشت که آنرا در آورد.

در این هنگام به لک لکی رسید و از او خواست تا دربرابر مزد او را از این عذاب نجات دهد #لک_لک سرش را در دهان #گرگ کرد، استخوان را در آورد و طلب پاداش کرد.

گرگ به او گفت:ای #دوست نادان! همینکه سرت را سالم ازدهان من بیرون آوردی برایت کافی نیست…

وقتی کسی به فرد نادرستی #خدمت میکند تنها انتظاری که میتواند داشته باشد این است که گزندی از او نبیند…!!!!

#آدم_های_نالایق

#انسانیت #انسانها #آدمها
#حکایت #داستان_کوتاه #حکایتهای_پند_آمیز

#داستان_کوتاه #جملات_آموزنده #جملات_زیبا #جملات_ناب

#نامردی #خیانت #تکست_گرافی #حرف_دل #مهربان_باشیم #تیکه_خاص #تیکه_سنگین #کمک

#عمرسلطانی
#ناصرسلطانی

#nasersoltani81
#omersoltani81
دیدگاه ها (۰)

گلهای پرسپولیس به نساجی نیمه اول

خلاصه بازی پرسپولیس 3 - 1 نساجی مازندران

بزرگترین ضعفِ انسان ها تردیدِ آنها است

و آدمی که در #زندگی ات نمانده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط