سه نوجوانِ مخترع، با دستهایی که هنوز رد جوهر خودکار دارد و ذهنهایی که از مرزهای دانش عبور کردهاند، از رقابتهای جهانی در حوزهی هوش مصنوعی و برنامهنویسی آمده بودند، اما وقتی حرف به استادشان رسید ، معلمی که روزی پای تخته برایشان از الگوریتم حرف میزد و امروز، قاب عکسش کنار پرچم ایران است ، صدایشان لرزید، نگاهشان دوید روی میز، و بغض نشست روی جملههای نیمهکارهشان.
گفتند: «ما ادامهدهندهی راه استاد شهیدمون هستیم…»
استادی که در تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران، جانش را گذاشت تا چراغی بماند برای مسیر علم و عزت. حالا شاگردهایش، با لپتاپ و تختهسفید و کُد، پا گذاشتهاند در همان مسیر.
آنها یاد گرفتهاند که مبارزه، فقط در میدان جنگ نیست؛ گاهی در سکوت شبانهی کامپیوتری روشن، گاهی در فهمیدن یک مسئله سخت، و گاهی در بغضی که نمیذاره جملهات تموم شه.
اینجا، علم سلاح شده و نوجوانها، رزمندهاند. راه ادامه دارد…
گفتند: «ما ادامهدهندهی راه استاد شهیدمون هستیم…»
استادی که در تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران، جانش را گذاشت تا چراغی بماند برای مسیر علم و عزت. حالا شاگردهایش، با لپتاپ و تختهسفید و کُد، پا گذاشتهاند در همان مسیر.
آنها یاد گرفتهاند که مبارزه، فقط در میدان جنگ نیست؛ گاهی در سکوت شبانهی کامپیوتری روشن، گاهی در فهمیدن یک مسئله سخت، و گاهی در بغضی که نمیذاره جملهات تموم شه.
اینجا، علم سلاح شده و نوجوانها، رزمندهاند. راه ادامه دارد…
- ۲.۵k
- ۱۲ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط