در گیر تو بودم که نمازم به قضا رفت در من غزلی درد کشید و سر زا رفت سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه ی قبله نما رفت! در بین غزل نام تو را داد زدم، داد آنگونه که تا آن سر این کوچه

وبسایت رسمے شهره سالار کیا
http://shohresalarkia.ir
پیج رسمے اینستاگرام شهره سالار کیا
https://www.instagram.com/shohresalarkia.ir/
کانال تلگرامے دکلمه هاے شهره سالار کیا
https://t.me/Parvaze_Roh_4379
کانال تلگرامے اشعار شهره سالار کیا https://t.me/shohre4379
#شهره سالارکیا#عشق
#شاعران_پارسی_زبان #آزادی #بازیگر #سینما #صدای_خاموش #زیبایی #چشم #غزل #ناز #شب #تنهایی #دکوراسیون #تهران #شب #شادی #شاعر #فاضل_نظری #معروف #مانتو #استوری #موسیقی
دیدگاه ها (۳۹)

تا تو بودی در شبم من ماه تابان داشتم رو به روی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم حال اگرچه هیچ نذری عهده دار وصل نیست یک زمان پیشامدی بودم که امکان داشتم ماجراهایی که با من زیر باران داشتی شعر اگر می شد قری

‍ ‍ ‍ شوق رهایی به قلم"فاضل نظری اجرا 🎤حمید_رضا...

‍ 📙 #چشم_به_راهبه قلم #حامد_عسکریاجرا 🎙#شهره_سالارکیاو #حمید...

با همه ے بے سر و سامانے امباز به دنبالِ پریشانے امطاقتِ فرسو...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط