عاشقی بد اقبالم
بخواب تا رویایت را ادامه دهم
بخواب تا فراموشت کنم
بخواب تا جایگاهم را در ابتدای گندم
در سرآغاز کشتزار و آغاز زمین از یاد ببرم
بخواب تا بدانم
بیش از آنچه دوستت دارم دوستت می دارم
بخواب تا در میان
بیشهّ انبوهی از لطیف ترین موها
بر تن آواز کبوتر گام بگذارم
بخواب تا بدانم در کدامین نمک می میرم
ودر کدامین عسل برانگیخته خواهم شد
بخواب تا دستانم را شماره کنم
تا آسمانها و شکل گیاهان را در تو بشمارم
بخواب تا گذرگاهی برای روحم حفر کنم
روحی که از سخنم گریخته
و بر زانوانت فرو افتاده است
بخواب تا بر من بگریی
@lovebandar
دیدگاه ها (۰)

من همیشه حرفهایم اشکهایی بودکه بهانه ی بغض تو بودنمی توانستم...

دلت یِ شوره زاره...@lovebandar

می خواهم با کسی بروم کهمن دوستش می دارمنمی خواهم هزینه ی این...

هنوزم خالکوبیت رو چپِ سینمه@lovebandar

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط