شت نههههههههههه

نههههههعیتیهیتنیتینیتدی
یکی منو بکشهههههههه
نمی خواااااممممم
هنوز تابستون شروع هم نشدههههه(جنگ تابستون رو به گ- داد)
نمی خوام اون معلم لعنتی رو ببینم
نمی خوام اون بچه ی روانی کلاس رو ببینم
نمی خوام اون خرخون مغرور رو ببینم
نمی خوام اون خود شیفته رو ببینم
نمی خوام اون اکیپ های آشغال رو ببینم
نمی خوام اون حرف ها رو دوباره بشنوم
نمی خوام اون ها بهم بگن چارچشم
نمی خوام اون عوضی خرخون که سر بیست و پنج صدم گریه می‌کنه رو ببینم
نمی خوام اون علوم لعنتی رو بخونم
نمی خوام اون عربی لعنتی رو بخونم
نمی خوام اون مطالعات اشغال رو بخونم
نمی خوام اون کتاب جدید به کتاب هام اضافه بشه همراه یه معلم گوه دیگه
نمی خوام اون زن گوه مدرسه رو ببینم
نمی خوام اون کلاس رو ببینم
نمی خوام اون بیشتر کلاس رو ببینم
نمی خوام اون نمازخونه که بو جوراب می داد رو تحمل کنم
نمی خوام اون حرف های چرت سر صف رو بشنوم
نمی خوام اون تخریب ها رو از معلم ها بشنوم
نمی خوام اون معلم احمق دوباره نمره ها رو بلند بخونه و عین چی خرخون رو تشویق کنه و باهاش بزنه تو سرمون
نمی خوام .... نمی خوام ... نمی خوااااممممممممم
نههههههههههههه
-گریه
فاقد اهمیت:ساعت دو و نیم صبحه
دیدگاه ها (۴۷)

ادیت من

در جست و جوی حقیقت(پارت 18)

منم ازینا :)

گاد باشد؟

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

ضربه ای از عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط