تقدیم به افسانه عزیزم
@afsane_h
بیا بریم رد بشیم از پاییز
از رو برگای قشنگش بپریم
بریم وسط جنگل
اونجا که پر از برگه
بریم غرق مه و برگ بشیم
بریم رو سر هم برگ ریزون راه بندازیم
بعد یه آتیش روشن کنیم
بساط صبحونه و چایی رو بیاریم و لَم بدیم رو برگای خیس
سردمون که شد وایسیم کنار آتیش و باهم یه چایِ مَشتی بزنیم
از اون چاییا که سردمونه و داغ داغ میخوریم تا گرممون بشه و دهنمون میسوزه
بعدش میگیم آخ آخ دهنم سوخت😊
ولی بعدش گرم میشیم
بیا دور بشیم
به خدا که دور میشی آروم میشی
فقط خودتی و خودت
آروم و بیصدا فقط توی حال و هوای خودتی
جیغ بزنی،داد بزنی
بهت بگه دیوونه شدی
بگی آره
چون اینجا و الآن خودمم کسی نیست
بگی اینجوری دوس دارم زندگی رو
بگه خونه به دوشی؟
بگی آره تموم دار و ندارم تویی که باهامه
بیا بریم...
#سپیده_ش
#دلنوشته_سپیده_ش
#دلنویس
#طبیعت
#شمال_گردی
#طبیعت_گردی