واقعا دیگه نمیتونم نمیکشم

واقعا دیگه نمیتونم نمیکشم.
خسته شدمـ.
نمیتونم حرف دلم رو بـ کسی بگمـ.
نمیتونم با کسی درودل کنم.
خسته شدم کـ هر بار اشکم خواص جلو کسی بیوفته پلک میزنم و باصدای بلند میخندم تا طرف متوجه نشه.
از بس کـ هرچی میبینم و تو دلم قایم میکنم اینقد کینه ای شدم ک هر کسی بم بدی کرده یا بم چیزی گفته از یادم نمیره.
چرا کاری کردی کـ بـ
هیچ کس اعتماد نکنم.
کاری کردی ک از عشق متنفرشم.
چرا کاری کردی عشقی کـ بـ تو داشتم تبدیل شه ب ی نفرت.
کاری کردی کـ از همه متنفرشم حتی از خدم.
وقتی عاشقت شدم زندگیمو نابود کردم.
فق الان تنها ارزوم اینکه
بمیرم . فق همین
ای کاش میتونستم با کسی درودل کنم و بام گریه میکرد شاید کمی خالی میشدم.
دیدگاه ها (۰)

ای کاش همیشه همون قریبه میموندی:)

هیچ وقت ب ظاهر ی ادم نگا نکن ب درونش نگا کن:)

چق احمق بودم ک بش اعتماد کردم-:) 🤕😅

اگه ی دختر بـ زودی بت اعتماد کرد کاری نکن تا پشیمون شه ک بت ...

رمان عشق اجباری پارت اول

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط