چای من لبریز و لب دوز است و لب سوز است آآآی

چای من لبریز و لب دوز است و لب سوز است، آآآی!
می خوری با من تو چای؟
گرچه کامم تلخ و چایم تلخ و روزگارم نیز تلخ
امّا دلبَــــرم
گر تو آیی
لب گشایی
لب بریزی
لب بسوزی
لب بدوزی
وااای!
بَه چه محشر می شود
اندازه ی یک چای خوردن
کام ِ من شیرین نمایی
دلبرم
ماه ِ آبان است و چای
با تو می چسبد فقط....
دیدگاه ها (۰)

انسان بودن بزرگ ترین لطفی استکه یک آدم میتواند به کل بشریت ب...

بیاد پدرم ...روحت شاد

"دشواری اَیام"پریشانان نکو دانند احوالِ پریشانان..

این روزها حال دلم گرفته ...احساس دوباره از دست دادنت مرا به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط