کاشکی بیای دستمو بگیری و ببری منو بیرون ازین شهر ازینجای

کاشکی بیای دستمو بگیری و ببری منو بیرون ازین شهر، ازینجایی که نمیتونم لحظه به لحظه شو بدون تو بگذرونم.
کاشکی بیای و بریم تا خود صبح خیابون گردی، بریم رو پل هوایی پاهامونو اویزون کنیم پایین و ماشینای سفیدو بشماریم باهم اهنگ موردعلاقمونو بلند بلند بخونیم.
کاشکی بتونیم باهم یه شبو رو پشت بوم به صبح برسونیم و غرق شیم تو ستاره بارون شب منم نگاه کنم تو مشکی چشمات که شبیه اسمون پر از برق و ستاره های ریز و درشته، ولی ببین حال اسمونم با منو تو خوبه آ
ببین چقد ستاره برای دیدنمون امدن تو اسمون.
#خاموشی_به_کام
#اخرین_شب
#مرگ
خسته ۲:۳۸
دیدگاه ها (۰)

به کجای دنیا برمی‌خورد اگه ما هم تو آرامش و آسایش کنار آدمای...

ولی بیاید قبول کنیم عاشق شدن پسرا سخت تره...پسر به آینده هم ...

فیک عشق ابدی

میان دو نگاه

پارت 5. وقتی دوستش داشتی اما

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط