Gentlemanshusband

#Gentlemans_husband
#Season_two
#part_148


صورتش از شدت حرص قرمز شده بود
مثل اینکه بقیه دخترا قضیه گذشته منو میدونستن
توی دلم کلی تحسینشون کردم که دربارش باهام صحبت نکرده بودن تا معذب نشم.

به چهرش دقت کردم (لینا)
پوست گندمیی داشتو موهاشو رنگ زده بود
دماغشم بدک نبود یعنی بدون اینکه عمل
کرده باشه برای یه دختر نچرال خوب بود..
ابروهاشو برداشته بودو اندازه خلال کرده بود
خواست چیزی بگه که دختر کناریش چیزی زیر گوشش گفت و...رفتن؛
واقعا باید اینو تحمل کنم؟

همینکه رو کردم سمت دخترا دیدم با دهن باز بهم زل زدن
سرمو به نشونه چیشده تکون دادم که همشون شروع کردن به دست زدن
جنی گفت

_دهنشو سرویـ/س کردی، بهت نمیومد.

خدیدم و
با غرور موهامو زدم پشت گوشم
همینکه خواستم بشینم صدای سلام اومد
اوه اوه مثل اینکه بازم یه عده دیگه اومدن!
رو به بچها گفتم

_ بچها انگاری بازم مهمون اومد... من برم خوب نیست سلام نکنم

همه سری تکون دادنو من به سرعت جت حرکت کردم سمت در
هنوز زیاد دور نشده بودم که لباسم به عقب کشیده شد
هینی کشیدم و سمت عقب برگشتم
ای الهی لینل بمیری بیام سر قبرت برقصم
زهره ترک شدم
دست به سی/نه ایستادم

+فرمایش؟
_درک نمیکنم چقد پرویی
چطوری میتونی اینقدر حقیر باشی؟ من جای تو بودم خودمو میکشـ..تم!
+فعلا که نیستی پس فشار.شو نخور

دستشو گذاشت روی شونم که پسش زدم
پوز خندی زد

170 لایک
دیدگاه ها (۳)

#Gentlemans_husband#Season_two#part_149_ببین دختر... منو جون...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_150+ وونا مگه خانواده یو...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_147اهانی گفتم و شروع کرد...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_146جنی داد زد_بچهااا بچه...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_199+کجا میری؟ _برم شرکت ...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_272گوشیو کنار گذاشتم و...

#Gentlemans_husband#Season_two#part_174کارم که تموم شد، بوسـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط