انقدر درد و رنج هایی را در خودم ریخته ام که هزاران درد به

انقدر درد و رنج هایی را در خودم ریخته ام که هزاران درد به وجودم وارد شده اند و من مانده اام با این دریای غم زده دلم
دیدگاه ها (۰)

این شهر پر از تیکه های شکسته‌ی قلب هایی بود که اشتباه عاشق ش...

چشانم از اینکه سنگینی اشک را تحمل میکنند به ستوه امده اند

واسه کسی که قدرتو نمیدونه اگه فرشته هم باشی صدای بال زدنت اذ...

اون قبلی مرد الان یکی دیگه روی کار اومده اره جان برار

خوشبختی واقعی لایق کسی هست ک درد کشیده اشک ریخته رنج کشیده ...

در من غمیست به وسعت تمام جانم دردیست به بزرگی جهانم عشقی که ...

دل من پر زده این دل غم زده همه جا سر زدهببینه تو کجاییبه دلم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط