رمان رویای من
رمان رویای من
فصل دوم
پارت ۷۲
ارسلان: از تو کتک خوردن شیرینه بعد قهقهه بلندی زدم
دیانا: الله اکبر شیطونه میگه یکی دیگه بزنما
ارسلان: بزن
دیانا: میگم پرویی نگو نه
ارسلان: خنده ای کردم و دستمو انداختم دور شونش و به خودم چسبوندمش و گفتم چرا
دیانا: چون همین الان از درد هی میگفتی آخ وای
ارسلان: دیگه
دیانا: دیگه کوفت
ارسلان :پامو انداختم رو مام و گفتم درس پس میدم استاد
دیانا: لبخندی آومد رو لبم
ارسلان: عاااا خندیدی
دیانا: مثلا خواستم خودمو جدی کنم گفتم پرو نشو
ارسلان: چشم
فصل دوم
پارت ۷۲
ارسلان: از تو کتک خوردن شیرینه بعد قهقهه بلندی زدم
دیانا: الله اکبر شیطونه میگه یکی دیگه بزنما
ارسلان: بزن
دیانا: میگم پرویی نگو نه
ارسلان: خنده ای کردم و دستمو انداختم دور شونش و به خودم چسبوندمش و گفتم چرا
دیانا: چون همین الان از درد هی میگفتی آخ وای
ارسلان: دیگه
دیانا: دیگه کوفت
ارسلان :پامو انداختم رو مام و گفتم درس پس میدم استاد
دیانا: لبخندی آومد رو لبم
ارسلان: عاااا خندیدی
دیانا: مثلا خواستم خودمو جدی کنم گفتم پرو نشو
ارسلان: چشم
- ۵.۰k
- ۱۷ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط