به آن قامتِ رشید که پیش از آن‌که شمشیر براند، با هیبتِ حضورش خصم را به لرزه می‌انداخت؛
اباالفضل، اسطوره‌ی وفاداری و تجسم شرافت.
او نه‌فقط عموی رقیه بود،
که دژ مستحکم حرم،
سایه‌ی بلند امنیت بر سر دختران حسین،
و شعله‌ی خاموش‌ناشدنیِ غیرت در تاریکی شام و کوفه.

کودک سه‌ساله‌ی کربلا،
هنوز نام عمو را با دلی لرزان و چشمی اشک‌بار صدا می‌زد،
نه برای آب،
که برای پناه،
برای آن دست‌های بریده‌ای که تا واپسین لحظه،
در اندیشه‌ی حفظ حریم آل‌الله بودند.

عموی رقیه،
نه در قامتِ یک مرد،
که در شکوه یک افسانه ظهور کرد؛
با پرچمی بر دوش و وفایی در دل،
که تاریخ، پیشِ عظمتش سر تعظیم فرود آورد.

در سرزمین عطش،
او تنها برای سیراب‌کردن خویش نرفت،
رفت تا نشان دهد
وفا، می‌تواند تا مرز شه/ادت، استوار بماند.

#ابوالفضل‌العباس
#یاحسین
#اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج
دیدگاه ها (۰)

با بودنتخدا هم هستو زمینمی ‌چرخد به دور خورشیدیکه تویی...!#م...

بال می زنم و پروازے از عمق جانبه آنجایی ڪه دوستش می دارمپروا...

صلی‌الله علیک یا اباعبدالله السلام علی المرمل بالدماءالسلام ...

کل جهان مالِ تو...و من؟فقط یه دلِ گم‌شده توی شلوغیِ این حرم....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط