گوشه‌ی دفترش نوشته بود :
پیدا شد جسد آنان که میگفتند بی تو میمیریم ؛
در بغلِ دیگران جان داده بودند ...
قاصدک تنها 💔🥀
دیدگاه ها (۳)

همچنان به زندگی ادامه میدهماما« آوای قلبم »به زیباییِروز های...

برایش بنویسید ،عمیقا صبر کردماز آن انتظار ها کہآدم را پیر می...

تنهایی...از زمستان سردتر؛از پاییز غمگین‌ترتنهایی...از سنگ  س...

با آنان که ناامیدت کرده بودندچگونه تا کردی؟هیچ ، گذشتم ،انگا...

دوستت دارمو این قافله ی احساسم هیچگاه تغییر نمیکندحتی اگر تم...

حاجییییمامانمممم واسه تولد اممم کتاب خریدهااا کنابب سایه ماه...

چند روز بعدَ از اینکه احساسِ پوچی و پوکی میکردم چند خط کتاب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط