آذر

آذر…

روزی که سکوت سنگین‌تر از همیشه بر قلب‌هامون نشست.

روزی که «یونتان » رفت، اما ردِ عشق و وفاداریش از بین نرفت.

او فقط یک سگ نبود، بلکه تکه‌ای از لبخند و آرامشِ تهیونگ بود،

حضور کوچیکی که در چشم‌هاش دنیایی از محبت دیده می‌شد.

حالا فقط خاطراتش مانده… نفس‌های نرمش، نگاه آرامش،

و لحظه‌هایی که یادش هنوز مثل نسیمِ ملایم، دل‌هامون رو لمس می‌کنه.

یونتن رفت، ولی یادش تا همیشه در قلبِ آرمی‌ها و در چشمانِ تهیونگ زنده است.

آرام بخواب کوچولوی زیبا....🖤
دیدگاه ها (۰)

با تشکر🙏

«همه چیز آرام است، فقط سکوت بی‌جان دارد از درونم فرسودگی را ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط