بدنم داغ شده مست شدم انگاری
بی مروت بده یک ذره مرا دلداری

تو چرا از نگهِ خیره ی من می ترسی؟
غیرِ یک بوسه ندارم به لبت من کاری

عاشقِ صورتِ زیبای تو شد چشمانم
نازنینم تو چه چشمانِ سیاهی داری!

دستم انگار که دنبالِ کسی میگردد
دست با سنگدلی روی دلم می ذاری

می روی با عجله سویِ کسی دیگر باز
گفته بودی که مرا دوست نداری... آری

برو خوش باش عزیزم برو زیبا بدرود
نه ندارم روی این عشق دگر اصراری


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#حس_خوب_آرامش
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

بیا به مصرعِ بعدی که شرحِ حالِ من استخیالِ من شده اویی، که ب...

"مرهم به زخم هایِ دلِ بی قرارِ ماستاین جمله ی خلاصه که "این ...

من همانم که به آغوشِ تو آورد پناه، بغلم کن که کسی جز تو نفهم...

🧡💫سـلام ؛ روزتــون خــوش🤍💫امـروز از خـدا مـیـخـوام🧡💫به آرزوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط