#عشق
لحظه هایی هست توی زندگی که کم میاری
تهِ دلت خالی میشه
شبیه یه نخی میشی که به یک تلنگری پاره میشه
گوشه ی چشمت قطره هایِ اشکی جمع میشه که هیچ وقت هم از چشات سرازیر نمیشن
آخه یه دفعه یادت میاد کسی رو داری که براش مهمی
یکی که بودنش وابسته به بودنته
اونوقته که زندگی برات معنا پیدا میکنه
خوش به حال اونایی که
همچون آدمایی رو تویِ زندگیشون دارن

#علیرضابهجتی
دیدگاه ها (۰)

#عشقانگار برای امتحان نخونده بودم و الان کنسل شده،انگار یه چ...

#خاصدر آخر همان کسی رهایت میکندکه به او گفته بودی از رها شدن...

#خاصرفیق صمیمی میشه دوست معمولیعشق میشه غریبه، عزیز میشه خاط...

#خاص 𝐋𝐢𝐭𝐭𝐥𝐞 𝐏𝐫𝐢𝐧𝐜𝐞: 𝒜𝓇ℯ 𝓎ℴ𝓊 𝓁𝒾𝓉ℯ𝓇𝒶𝓉ℯ?𝐅𝐨𝐱: 𝓐𝓭𝓪𝓶𝓪𝓼 𝓵𝓲𝓽𝓮𝓻𝓪𝓬𝔂, 𝓘...

مادربزرگم همیشه بهم می‌گفت، هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ دل...

مجتبی پورفرخ یه جا نوشته بود :مادربزرگم همیشه بهم میگفت ، هی...

p¹²شبیه روح بود.. شنبه رسید.. و جونگکوک وارد خونه شد.. ات سر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط