چشمانِ تو ای دلبرِ من، جانِ من است

ماهَت به شبِ تار من، ایمانِ من است

منطق همه گفتا که زِ عشقت بگذرم

اما دلِ دیوانه‌ام، فرمانِ من است

بی‌تو نفسم سرد و دلم بی‌خبری‌ست

نامِ تو فقط وردِ شبستانِ من است

هر لحظه که از یادِ تو دورم، ای نگار

اشکم چو غزل بر لبِ دیوانِ من است

ای آن‌که خرد با نگاهت می‌گریزَد

دل مستِ تو و بی‌خبر از جانِ من است
_جئون جالینوس
۲۰۲۵/۱۱/۲۴
دیدگاه ها (۱)

تو هوایی ، نفسی ، جان منی ، میفهمی ؟ توشفایی ، همه درمان منی...

تو کامنتا منو توصیف کنید_jalinus

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

عطر پیچکهای گیسویت مراهمچنان پروانه بازی می دهدباغ سرسبز نگا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط