داستان ایرانیترین آمریکایی تاریخ

داستان ایرانی‌ترین آمریکایی تاریخ
‌‌
سرود «ما را ز سر بریده می‌ترسانی...»
سرودی‌ست در وصف هوارد کانکلین باسکرویل، معلم جوان آمریکاییِ مدرسهٔ مموریال تبریز که تو پاییز ۱۹۰۷ برای تدریس به ایران اومد!
هوارد زمانی به تبریز رسید که محمدعلی‌شاه مجلس رو به توپ بسته و مشروطه رو برچیده بود؛ اما مردم تبریز، به رهبری ستارخان و باقرخان، برای دفاع از آزادی و مشروطیت به پا خاستند!

باسکرویل که تجربهٔ نظامی داشت، تصمیم گرفت به مبازران بپیونده!
اون گروهی به نام «فوج نجات» تشکیل داد تا محاصرهٔ تبریز رو بشکنن!
هوارد در جواب مقام آمریکایی که ازش خواسته بود از مشروطه‌خواهان جدا بشه گفت: «تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است، و این فرق بزرگی نیست!»

تو یکی از درگیری‌ها، گلوله‌ای سینه‌ی هوارد رو شکافت و ایشون کنار یارانش جان باخت! ستارخان هم تفنگش رو همراه پرچم ایران، برای خانواده‌ش تو آمریکا فرستاد!

مردم تبریز ایشون رو مثل یکی از خودشون تشییع کردن و هنوز سنگ مزار «شهیدِ آمریکاییِ مشروطه» تو گورستان آشوری‌های تبریز با گل‌های زرد تزیین می‌شه!

این شعر که شاعرش مشخص نیست هم در وصف دلاوری او و یارانش سروده شده:

سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی (مسیحی)
ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟
گر ما ز سر بریده می‌ترسیدیم،
در مجلس عاشقان نمی رقصیدیم
#هوارد_باسکرویل #مشروطه #شهید_آمریکایی
داستان واقعی شعر سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی چیست؟
https://anruzha.blogfa.com/post/179
دیدگاه ها (۰)

بخشی از سخنرانی مهندس ایرج حسابی (فرزند پروفسور حسابی) در مو...

مجتهدی که سه بار قبر حافظ را تخریب کرد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط