چرا واقعا حس میکنین من دوستون ندارم چرا فکر میکنین برام مهم نیستین بچه ها من یه دوست پیدا میکنم اونم تا ابد باهاش میمونم اگخ اون ترکم کنه دیگ تقصیر من نیست من وقتی یکی میاد باهام دوست میشه میگه تو هم منو مثل بقیه تنها میزاری ولی من تنهاش نمیزارم بعد همون ادمی که میگی تو تنهام میزاری خودش زود تر میره و اینکه شما همتون برای من مهمین حالا یکی هست که اگه اینو بخونه خودش میفهمه کیو میگم ببینم برای چی اومدی. تو زندگیم و الان داری اذینم میکنی هان چرا اینجوزی میکنی اخه من عاشقتم اوهوم من اینو زیاد گفتم و الان تو حس میکنی من دروغ میگم میدونی چرا چون هربار با گفتنش یکم ازت دوری کردم ولی نه کامل من فقط خواستم خالی شی یعنی حس کردم باید حداقل یه روز تنها باشی وقتایی که میگی حالم خوبه سرد رفتار میکنی من میفهمم من فقط میخام یک روز ارامش داشته باشی اخه خیلی رو مخم به خاطر همینه بعضی وقتا نیازه یکم تنها باشی ولی اشتباه نکن اینن دوری ابدی نیست من اون روز رو غیب میشم تا فردا بیام ببینم خوبی یا نه اگه بازم خوب نبودی فرداش بازم میام بهت سر میزنم من اگه کسی رو واقعا دوست داشته باشم برمیگردم واگرنه من هیچوقت نمیخام اذیتت یا ناراحتت کنم فقط یکم ازت دوری میکنم تا حالت بهتر شه همین و اینکه اره درسته من حسودی میکنم ولی سر کسی که دوسش دارم تا حالا کیو دیدی بهش بگم جواب این جن*ده رو نده میدونی چرا اینکارو میکنم چون حس میکنم میخای تنهام بزاری عاشق اون شی حس میکنم قراره یکی دیگ جای منو بگیره دیگ برات مهم نباشم برای همینه من حسودی میکنم چون حس میکنم اگع بزارم بهت نزدیک شن یکی بهتر ز من پیدا شه و عاشق اون شی واگرنه من منظور دیگ ای ندارم به قران🙂🖤
خودشم اگه برام مهم نبودی ۱۰ دقیقه اینو نمینوشتم میگفتم به کی*رم رفته که رفته