این بار پاشیدم به زخم خود نمکها را

این بار پاشیدم به زخمِ خود نمک‌ها را!
آتش زدم وقتی نبودی قاصدک ها را!

گفتند می‌آیی به خوابم لااقل یک شب...
باور نکردم! از برم دیگر کلک‌ها را!

در هیچ دنیایی تو سهمِ من نخواهی شد...
ای‌کاشکی مادر نمی‌زاد این فلک‌ها را!

ترسیدم از هر سیبِ سرخ و هر شروعِ نو...
بعد از تو آسان راندم از خود آدمک‌ها را!

در خود شکستم، گرچه آبادم نمی‌خواهی...
ای کاش می‌ماندی که بشماری ترک‌ها را!

دیوانه‌تر کرده منِ دیوانه را دوری...
آتش زدم وقتی نبودی قاصدک ها را!
دیدگاه ها (۰)

دنیای این روزهای من، نیازمندِ یک اتفاق غافلگیرکننده است...از...

در نبودِ آن‌که دوستش داری، یتیمی! حتی اگر همه‌ی عالم تو را د...

خاطـــــــــــرات بی هــــــــوا می آیندگاهی وســـــــــط یک...

مراد ما وصال توست ...💙(ز حد بگذشته مشتاقی و صبر اندر غمت یار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط