تو اتفاقی وارد زندگیای شدی که به آن افتخار نمیکردم و ا

تو اتفاقی وارد زندگی‌ای شدی که به آن افتخار نمیکردم ، و از آن روز به بعد چیزی شروع به تغییر کرد .
بهتر نفس میکشیدم ، از چیزهای کمتری متنفر بودم و هرچه را که شایسته‌اش بود آزادانه تحسین میکردم .
دیدگاه ها (۱)

مهمتر از داشتن یه چیز، نگه داشتنشه....

فوّاره‌وار، سر به هوایی و سر به زیر!چون تلخیِ شراب، دل‌آزار ...

دلتنـــــــگ كه باشى؛هيچ چيز آرامـــت نمى كنددلــــت يك پای ...

یه بزرگی می گفت؛آدم های خوب رنج بیشتری می کشندچون از رنج دیگ...

نمی‌دونم از کجا شروع کنم..از اونجایی که شدی همه ی وجودم ؟ از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط