الهم الرزقنا شهادت فی سبیلک

مصطفی عزیز
مصطفی نازنینم چه زیبا رقصیدی فدای قدوبالات رفیقم
.
.
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر
کان چهره ی مشعشع تابانم آرزوست

گفتی بناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست

آن دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست
آن ناز و باز تندی دربانم آرزوست

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

زین خلق پر شکایت گریان شدم ملول
آن های و هوی و نعره ی مستانم آرزوست

والله که شهر بی تو مرا حبس میشود
آوارگی کوه و بیابانم آرزوست

یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست

دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر
کز دیو و دل ملولم و انسانم آرزوست

گفتند یافت می نشود جسته ایم ما
گفت آن چه یافت می نشود آنم آرزوست

شهید مصطفی صدر زاده میره جزو نازنین ها و رزمندگان افغانستانی و خودش رو به لشکر فاطمیون میرسونه ولی توسط حاج قاسم عزیز لو میره
دیدگاه ها (۰)

شهید غیرت و نهی از منکر

بهشت امال بعضیا اینه

دلگویه یک دختر بلوچ برای مولوی عبدالحمید

استاد قران موسوی واعظ

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط