تپآرت

تــڪپـآرتــے
ܠـیܠـیوܩܢ ܢܚــܩـܨ

قرار بود یه پیاده روی باشه ولی هیچ چیز درست پیش نرفت...

جسیکا و تهیونگ دست در دست هم قدم میزدن و درباره اینکه لیلیوم سمی هست ولی قشنگه صحبت میکردن

نه ببین جسیکا درسته قشنگه ولی سمی و این ارزش شو از بین میبره

- تهیونگ زیباییش مهمه سمی بودنش تغییری درونش ایجاد نمیکنه

......

تهیونگ میخواست جواب جسیکا رو بده که...

☆ ببخشید میتونم چند لحظه وقتتون رو بگیرم؟

تهیونگ بیخیال بحث شد

بفرمایید

شما با همید؟؟

جسیکا تند جوابشو داد..

- بله چطور؟؟

☆ اسم شما چیه؟

- جسیکا هستم

☆ جسیکا حاضری به خاطر ۱۰۰ دلار با من بیای خوشگذرونی ؟

هی چی میگی اقا برو پی کارت (عصبانی)

- تهیونگ لطفا تو دخالت نکن
- اره چرا که نه

چی؟؟؟؟؟؟

☆ پس بزن بریم
☆ داداش ۴ ساعت دیگه همین جا برات میارمش

- متاسفم تهیونگ ولی من به این پول نیاز دارم
- میبینمت

___

تهیونگ گیج شده بود...چیشد الاااننن؟؟؟دختره ی .‌...

الان جسیکا رفت با ...

پسر روی پاهاش فرود اومد و سرشو بین دستاش گرفت

واقعا فک کردم این یکی مثل بقیه هرزه نیست‌...

مثل اینکه عشق برای من ساخته نشده . . .

با یاداوری بحثشون به نتیجه درست رسید

درسته..تو مثل لیلیوم قشنگ بودی اما سمی..
نباید نزدیکت میشدم از دور بهتر بودی..

پا شد و رفت..
تصمیم گرفت دیگه به هیچ دختری اعتماد نکنه
قبول کرد عشق برای اون ساخته نشده بود..
پول همه چیو خراب میکنه..گاهی اوقات خوب عمل میکنه و گاهی اوقات برعکس..

_______________________________

پـآیـآنـ . .

بعدی هپی اند باشه؟
دیدگاه ها (۵)

نسبت بزنیم نانازی؟دوست/کاپ تاپ؟..

میو میو میو ( @jexmi )

ܩحــ؋ــل جــڪسـو@jexmi

پارت: ۲۷

کاش براتون مهم بودم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط