ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم

ننوازی به سرانگشت مرا ساز خموشم
زخمه بر تار دلم زن که در آری به خروشم …

من زمین گیر گیاهم، تو سبک سیر نسیمی
که به زنجیر وفایت نکشم هرچه بکوشم …

تو و آن الفت دیرین، من و این بوسه شیرین
به خدا باده پرستی، به خدا باده فروشم …
#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۰)

خدا جانم🌸خانه ڪرده ا ی ! به گوشه ای از ذهنم ڪـــه پرچین دارد...

🌿🍀مهربانترینم ،خــدایا زندگی سرشار از هزاران نگرانیست و ذهن ...

تنها نگران این بودم؛که به جستجوی تودر دورترین کوچه ی دنیابه ...

گاهی در بزنگاه زندگی، باید سکوت را نفس کشیدو فریاد را در سین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط