سینمایی شوکران
@filmgoon
خلاصه داستان: مهندس خاکپور که قرار است معاون وزیر شود، طی حادثهای ساختگی مصدوم و به بیمارستان دی در تهران منتقل میشود. دوست او مهندس محمود بصیرت از زنجان برای ملاقات وی به تهران میآید و با پرستار بیمارستان، سیما ریاحی، آشنا میشود. مرد که زندگی خانوادگی آرامی را در کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد به سیما علاقهمند شده و او را صیغهٔ خود میکند اما به مرور زمان رابطه آنها دستخوش تغییر شده و اتفاقات ناخوشایندی را برای هر دویشان ایجاد میکند.
محمود دچار عذاب وجدان میشود و به علاوه سرزنش مهندس خاک پور روی او اثر میگذارد و از این رو در صدد اتمام رابطه با سیما بر میآید؛ این در حالی اتفاق میافتد که سیما به محمود علاقهمند شده و برای جلب عشق او چادر سر میکند، غذای خانگی میپزد و حتی از محمود درخواست میکند که به او نماز خواندن یاد دهد. اما محمود در ترک سیما مصمم است و وقتی سیما به خانه میآید تا با او شام بخورد با دسته گلی از محمود در کنار سکههای معهود در مهریه اش مواجه میشود و در نهایت پیغام تلفنی محمود مبنی بر این که دیگر تمایلی به ادامه ارتباط با او را ندارد او را از ماجرا آگاه میکند.
محمود که پیشتر به دلیل مصدومیت مهندس خاکپور مدیر عامل کارخانه شده، پس از انتخاب خاکپور به معاونت وزارتخانه جای پایش در کارخانه محکم میشود و حتی مذاکراتی را با خارج نشینانی که پیشتر قصد خرید کارخانه را داشتند انجام میدهد. در این اثنا سیما پیوسته در تلاش است تا دوباره او را به سمت خود جلب کند و در نهایت در پارکینگ بیمارستان به محمود دربارهٔ بارداری اش خبر میدهد. واکنش محمود این است که بچه باید سقط شود ولی این در حالی است که سیما میگوید میخواهد بچه را به دنیا بیاورد و از محمود برای او شناسنامه میخواهد… محمود با خشم بدون پاسخ روشنی به سیما محل را ترک میکند و در ادامه با تعقیب سیما متوجه میشود محل زندگی او نه آن آپارتمان مرفه که یکدیگر را در آن ملاقات میکردند، بلکه خانهای در میدان خراسان است که سیما آن جا با پیرمردی که پدرش است زندگی میکند … سیما با تلفن به خانه محمود و معرفی کردن خودش به عنوان کسی که مهندس بصیرت قرار است برای او ویزای آلمان جور کند فشار بر محمود را افزایش میدهد و کار را به جایی میرساند که هنگامی که محمود در تهران است به همین بهانه به منزل او در شهرستان میرود و با همسر او هم کلام شده و ضمن آن محمود را با جملاتی دو پهلو نزد همسرش پشت تلفن تهدید میکند ....
بازیگران: #فریبرز_عربنیا #هدیه_تهرانی
#محمد_صالح_علا #رزیتا_غفاری #حمیدرضا_افشار
#بهروز_افخمی #فیلم_سینمایی
#ژانر_درام_عاشقانه
خلاصه داستان: مهندس خاکپور که قرار است معاون وزیر شود، طی حادثهای ساختگی مصدوم و به بیمارستان دی در تهران منتقل میشود. دوست او مهندس محمود بصیرت از زنجان برای ملاقات وی به تهران میآید و با پرستار بیمارستان، سیما ریاحی، آشنا میشود. مرد که زندگی خانوادگی آرامی را در کنار همسرش ترانه و دو فرزندش دارد به سیما علاقهمند شده و او را صیغهٔ خود میکند اما به مرور زمان رابطه آنها دستخوش تغییر شده و اتفاقات ناخوشایندی را برای هر دویشان ایجاد میکند.
محمود دچار عذاب وجدان میشود و به علاوه سرزنش مهندس خاک پور روی او اثر میگذارد و از این رو در صدد اتمام رابطه با سیما بر میآید؛ این در حالی اتفاق میافتد که سیما به محمود علاقهمند شده و برای جلب عشق او چادر سر میکند، غذای خانگی میپزد و حتی از محمود درخواست میکند که به او نماز خواندن یاد دهد. اما محمود در ترک سیما مصمم است و وقتی سیما به خانه میآید تا با او شام بخورد با دسته گلی از محمود در کنار سکههای معهود در مهریه اش مواجه میشود و در نهایت پیغام تلفنی محمود مبنی بر این که دیگر تمایلی به ادامه ارتباط با او را ندارد او را از ماجرا آگاه میکند.
محمود که پیشتر به دلیل مصدومیت مهندس خاکپور مدیر عامل کارخانه شده، پس از انتخاب خاکپور به معاونت وزارتخانه جای پایش در کارخانه محکم میشود و حتی مذاکراتی را با خارج نشینانی که پیشتر قصد خرید کارخانه را داشتند انجام میدهد. در این اثنا سیما پیوسته در تلاش است تا دوباره او را به سمت خود جلب کند و در نهایت در پارکینگ بیمارستان به محمود دربارهٔ بارداری اش خبر میدهد. واکنش محمود این است که بچه باید سقط شود ولی این در حالی است که سیما میگوید میخواهد بچه را به دنیا بیاورد و از محمود برای او شناسنامه میخواهد… محمود با خشم بدون پاسخ روشنی به سیما محل را ترک میکند و در ادامه با تعقیب سیما متوجه میشود محل زندگی او نه آن آپارتمان مرفه که یکدیگر را در آن ملاقات میکردند، بلکه خانهای در میدان خراسان است که سیما آن جا با پیرمردی که پدرش است زندگی میکند … سیما با تلفن به خانه محمود و معرفی کردن خودش به عنوان کسی که مهندس بصیرت قرار است برای او ویزای آلمان جور کند فشار بر محمود را افزایش میدهد و کار را به جایی میرساند که هنگامی که محمود در تهران است به همین بهانه به منزل او در شهرستان میرود و با همسر او هم کلام شده و ضمن آن محمود را با جملاتی دو پهلو نزد همسرش پشت تلفن تهدید میکند ....
بازیگران: #فریبرز_عربنیا #هدیه_تهرانی
#محمد_صالح_علا #رزیتا_غفاری #حمیدرضا_افشار
#بهروز_افخمی #فیلم_سینمایی
#ژانر_درام_عاشقانه
- ۲۶.۵k
- ۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط