خاطره

#خاطره
شوتو:یه کتاب کنترل خشم خریدم دو کیلو وزنشه:|

آتسو:کمکی هم بهت کرده؟

شوتو:آره هر وقت از کسی عصبانی میشم کتابو برمیدارم پرت میکنم سمتش😐☕

آتسو:.........


آتسو:جای آخرین باری که آشپزی کردم رو صورتم هست!

شوتو:چه ربطی داره؟

آتسو:با قاشق کشیدم ته ماهیتابه تفلون..
کامیکو هم با همون زد تو صورتم..

شوتو:...

کامیکو:((


-ستی و آسونا با هم کات میکنن-
آسونا :(در حالی که دهمین جعبه دستمال کاغذی رو تموم میکنه) خدایا،بعد از رفتن عشقم عقربه های ساعتم حرکت نمیکنن ساعت لعنتی متوقف شده!
کامیکو:هزار بار به این ستی میگم باتری ساعت تموم شده و عوضش کنه تف
آسونا :هیق،راس میگی...یادم رفته بود
کامیکو:

:|



ستی : شوتو از کج بفهمم کامی چقدر بم اهمیت میده؟
شوتو : بش بگ کامی من آدم کشتم
اگ. گفت کجا خاکش کنیم اهمیت زیادی بت میده اگه جز این چیزی گفت غیر اینه


ستی : کامی من آدم کشتم!
کامی : شما؟ :|


شوتو"غریق نجاته"
کامیکو"به معنای واقعی کلمه داره غرق میشه"
شوتو- من باید نجاتش بدم ولی من کیم که توی کار خدا دخالت کنم


POV:You lost them
پ.ن تنها کسی ک تو گذشته مونده/
#۱۴۰۰/۴/۲۳