دلتنگی

دلتنگی....
شاید مثل جان کندن
مثل زنده بگوری
مثل بریدن انگشتت با کاغذ
مثل لحظه ای که پر از بغضی
اما قهقه زنان نقش بازی میکنی
مثل زمانی که درد به استخوانت رسیده
اما تظاهر به آرام بودن میکنی
به چه تعبیر کنم دلتنگی را !!!!
جانکاه است و زجرآور
ثانیه های عمرم را میگیرد
و تمام نمی شود
اه خدایا....
تا به کی....
تا به کجا....
خسته ام....
یا جانم را بگیر
یا تمام کن این دلتنگی را........

#@shirin
#تنهایی
دیدگاه ها (۹)

#تنهایی #عشق

#تنهایی #عشق

#تنهایی #عشق

خاطرات خیلے عجیب هستندگاهے مے خندیم ب یاد روزایے ڪہ گریہ میڪ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط