گاه‌گاهی که دلمـ میگیرد
پیش خود میگویمـ
آنکه جانمـ را سوختـ ،
یاد می‌آرد از این بنده هنوز؟

سختـ جانی را بین که نمردمـ از هجر
مرگـ صدبار بِه از بی تو بودن باشد!
گفتمـ از عشق تو من خواهمـ مُرد
چون نمردمـ هستمـ ،
پیش چشمان تو شرمنده هنوز ...

گر چه از فرط غرور
اشکمـ از دیده نریختـ
بعد تو لیکـ پس از آن همه سال
کس ندیده به لبمـ خنده هنوز

گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفتـ
سال‌ها هستـ که از دیده ی من رفتی، لیکـ
دلمـ از مهر تو آکنده هنوز ؛

دفتر عمر مرا
دستـ ایامـ ورق ها زده استـ
زیر بار غمـ عشق
قامتمـ خمـ شد و پشتمـ بشکستـ
در خیالمـ امّا
هم‌ چنان روز نخستـ
تویی آن قامتـ بالنده هنوز

در قمار غمـ عشق
دل من بردی و با دستـ تهی
منمـ آن عاشق بازنده هنوز

"آتش عشق پس از مرگـ نگردد خاموش"!
گر که گورمـ بشکافند عیان می‌بینند
زیر خاکستر جسممـ باقی استـ 
آتشی سرکش و سوزنده هنوز...🦋💞🦋

#saharshehim💖

#عاشقانه
#عزیزترین_ابدیم
دیدگاه ها (۰)

لحظه ای در گذر از خاطره هاناخودآگاه دلم یاد تو کردخنده آمد ب...

خدایا من در کلبه فقیرانه خودچیزی دارم که تو در عرش کبریایی خ...

تقدیم به زندگیم:💐دل سپردم به تو ای دلبر شیرین سخنم تا که آغو...

خواهم آمد، گل یاسی به گدا خواهم دادزن زیبای جذامی را گوشواری...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط