صحبت‌های مادر داغدار کیان پیرفلک که فکر میکند رگبار از سمت نیروهای امنیتی شلیک شده

خب زن عاقل! آن کسی که داد زد برگرد که نمی‌آید به رگبار ببندتت؛ آن که مقابلش است فکر کرده نیروهای امنیتی هستید و آمدید سمت معترضین، شناسایی یا کار دیگری کردید و برگشتید. از نظر آنها این کار تحریک آمیز بوده. از سمت نیروهای پلیس به سمت معترضین رفته‌اید و با فریاد برگردید پلیس هم برگشته‌اید. در همان صحنه رگبار هم حتی اکانتهای معترض ایذه هم سریع با خوشحالی گفتند کار دوتا موتوری بوده و به نیروها نزدیک شده و نیروها را زده. خودرو هم از بغل سمت راننده در معرض شلیک قرار گرفته و به احتمال خیلی زیاد مادر کیان ضارب را درست ندیده، آن هم در شرایط بحرانی. در این صحنه ۴ ۵ نیروی امنیتی دیگر هم تیرخوردند. خودشان که خودشان را نمیزنند. فیلم آن موتوری‌های مسلح هم که یکی یکی درمی‌آید.

حالا که لایه لایه ابعاد ماجرا آشکار شده است تنها روایت منسجم که سر و ته و ابعاد مختلفش با هم تناقض ندارند همین است. رگبار ناشیانه. رفتن ماشین به سمت معترضین و بازگشت به سمت مأمورین. شادی اکانت‌های معترضین از تیراندازی به مامورین..
مادر کیان میگه بعد از اینه مامورا گفتن برگردید پسرش به پدرش گفته:
این بار رو به پلیس اعتماد کن

آخه بچه 10 ساله به باباش میگه بیا به پلیس اعتماد کن؟!😐
قبلا کجا به پلیس اعتماد نکردند؟ کجا بهشون هشدار داده شده و عمل نکردند؟