و من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشم

وَ من به یکباره یاد گرفتم دیگر کسی رو دوست نداشته باشم ، باری روی شانه هایش نباشم ، که نداند با من چه کند و کجای دلش بگذارد که نه من بشکنم ، و هم او ثابت بماند ، و من به یکباره یاد گرفتم همه ی اعتمادم را در کوله پُشتی‌ام پنهان کنم تا دست هیچ احد الناسی بهش نرسد ، تا بشود اسباب بازی کودکی های نداشته اش و مَن به یکباره اینچنین قَد کشیدم
و بزرگ شدم.
#تکست_گرافی
دیدگاه ها (۰)

گاهی وقتام هست که پر از حرفی و کلمات مثل سیلی خروشان دنبال ی...

‌‌‌پشت هر سکوتی ؛یه دنیا حرفه و قلبی که ترک برداشته !#تکست_گ...

هیچی بدتراز اینکه یهو دلت بگیره نیست!^^#داری‌حرف‌میزنی‌میخند...

از یه جایی به بعـد با آدم تو آینـه بیشتـر دمخـور میشی...#تکس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط