تاب می‌آورم
با کور سویی از امیــد
شاید در انتهای رنجهایم
تو...
ایستاده باشی



#امیرعلی_قربانی
دیدگاه ها (۲۳)

و روزی که تو چشمانت را بروی من می‌بستیمرا در پشت پلکهایت دفن...

دعــا پیـشکش‌ت بــادآب را در ســراب ونان رادر کوه قاف گذاشته...

مــی‌دوم و...از هــمه جا مـانده‌امکاشکسی بود تا می‌گفتدر این...

در واپسین لحظات نفس کشیدننهنگ عاشقدر گوشش نجوا میکردساحل زیب...

تاب می آورم با کورسویی از امیدشاید در انتهای رنج هایمتو...ای...

دلتنگی...خیابان شلوغی‌ستکه تو در میانه اش ایستاده باشیببینی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط