واقعا خستهام

واقعاً خسته‌ام...
ناراحت نیستم، حالم بد نیست که نیاز به خوشحال شدن داشته باشم یا یه اتفاق خوب...
فقط خسته...
دیدن آدم‌ها، بیرون رفتن، کارهای موردعلاقه‌ام، خوردن و خوابیدن، هیچکدوم باعث نمیشه که دیگه خسته نباشم. حوصله‌ی آدم‌های جدید رو ندارم...حوصله‌ی آدم‌های قبلی هم ندارم...
و جالب‌ترین قسمتش اینه که احساس روح بودن میکنم، مثل اینه که خارج از بدنت هستی و ابعاد بالاتری از خودت و اطرافت رو می‌بینی...
مطلقا هیچ احساسی ندارم، هیچ چیز اونقدر عمیق نیست. فقط فکر میکنم توی یه چرخه تکراری از زندگی هستم، سردرگمم و چیزی رو می‌فهمم که بقیه یا حسش نمی‌کنن یا بهش بی‌توجهی می‌کنند...
نمی‌دونم؛ احساس دونستن بیش از حد و هیچ ندونستن میکنم و این چه تناقض عجیبیه...!
دیدگاه ها (۴)

ولی اون یه الهه ی واقعیه:)

آدم ها...

چرا انقد صداشش برام اشناستتتت

بچه ها واقعا نمی دونم چم شده خیلی کسل شدم و 24 ساعت خوابم می...

کپشن چک بشه

"یادگاری از تاریکی""پارت دوازدهم" ناگهان از قصد کل غذا های س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط