گاهی آدم م می آورد

گاهی آدم ، ڪم می آورد ...
نا امید می شود ...
دست می ڪشد ؛
از قوی بودن ،
از اهداف و آرزو هایِ چندین ساله اش ... !!!
خسته می شود ؛
از تڪیه گاهی ڪه نیست ،
از امیدی ڪه نیست ،
و از مسیری ، ڪه سخت و طولانی ست !
گاهی آدم از تنهایی و بی پناهی اش بغض می ڪند ،
گوشه ای مچاله می شود ،
زانویِ بی ڪسی اش را در آغوش می گیرد و دردهایِ چندین ساله اش را از دریچه ی چشمانِ بی پناهش بیرون می ریزد !
ڪاش میانِ این سڪوت و انزوایِ بی رحمانه ،

از راه می رسید ...


همانی ڪه بایدتڪیه گاه می شد ،

همانی ڪه با لحنی محڪم می گفت ؛
نگران نباش ، "من هستم...

#عاشقانه
#خاصترین
دیدگاه ها (۲)

تو را هم عاشقم، هم بی نهایت دوستت دارم و می دانم تو میدانی ک...

بس که جفا ز خار و گلدید دل رمیده امهمچو نسیم ازین چمنپای برو...

⋞ دلم می‌خواهد روی تمام دیوارهای شهر ،رنگ بپاشم ؛رنگ‌های روش...

من اگر روزی شود نقاش این دنیا شوم...این جهان را عاری از هر غ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط