سنگ شکاف می کند در هوس لقای تو
جان پرو بال می زند در طرب هوای تو

آتش آب می شود عقل خراب می شود
دشمن خواب می شود دیده من برای تو
جامه صبر می درد عقل ز خویش می رود

بدون مخاطب
دیدگاه ها (۴)

آشفتگان عشقت گیرم که جمع گردند جمع از کجا توان کرد، دل های پ...

از چشم و دل مپرس که در اولین نگاه شد چشم من،خراب دل و دل خرا...

بگو من از سنگم دیگه بگو زورش چقده تهش بذاره👊

چون نیست ز هرچه هست جز یاد بدست چون هست بهر چه هست، نقصان و...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط